برای شما مثالی میزنم

در یک درخواستی از یک مجموعه با گردش بالا صاحب مجموعه عنوان میکرد که در این سال من سود بسیار خوبی ازمعاملات خود داشتم تقریبا معاملاتم یا با سود بوده یا یرشده انجام شده و خیلی به ندرت معامله با ضرر داشته ام ، تراز خرید و فروش من نشان میدهد که 10 کیلو باید سود طلایی داشته باشم ولی هرچه حساب میکنم میزان طلای من تغییر نکرده است. بعد از بررسی حسابها و محاسبه سود و زیان سالیانه  متوجه شدم شخصی که حسابداری را برای او از حالت دستی به کامپیوتری تغییر داده بوده است و به او آموزش داده ، فقط دانش کار با برنامه را داشته و دانشی از زرگری و ریزه کاری های آن نداشته و محاسبه سرمایه را برای او به اشتباه انجام داده  به صورتی که در ابتدای دوره شخص مورد نظر 10 کیلو طلا خالی بوده و روی پول بوده است ولی سیستم با تراز خرید و فروش صفر شروع شده بوده و شخص صاحب کار متوجه این موضوع نشده بعد از یک سال و نیم و افزایش شدید مزنه و رشد سریع مزنه باعث شده بوده که وزن 10 کیلو گرم طلایی که از ابتدا خالی بوده ایجاد ضرر بر روی سرمایه نماید و به اصطلاحی سود را بسوزاند .

یا در موردی مغازه ای خرده فروشی به من مراجعه کرد که بعد از بررسی متوجه شدم از کل سیستم حسابداری فقط چاپ کردن اتیکت و چسباندن کاغذ روی طلا را آن هم به صورت ناقص انجام داده اند و به دلیل پیچیدگی های زیاد خرده فروشی حسابها به صورت ناقص ثبت شده بوده و عملا اطلاعات آن به هیچ استفاده ای نمی آمد .

راستش را بخواهید نداشتن کامپیوترو سیستم حسابداری در حالتی که شما به صورت اصولی آن را راه اندازی نکرده باشید خیلی خیلی خیلی بهتر از داشتن آن است چرا که حداقل شما در حالت دستی تسلطی تجربی دارید و برروی ذهن خود تکیه خواهید کرد ولی وقتی سیستم حسابداری تهیه میکنید به شما یک اعتماد به نفسی خواهد داد که دیگر کنترل های ذهنی و دستی که انجام میدادید را به مرور زمان با تکیه بر اعتماد به سیستم حسابداری انجام نخواهید داد .
در این زمان هر گرم طلا 2400000 هزار تومان میباشد که دیگر برای حفظ و نگهداری آن شوخی یا سعی و تلاش خودسرانه را قبول نمیکند چرا که یک اشتباه معادل از دست دادن بخشی از سرمایه شما خواهد داشت